اسد بودا را در خواب دیدم با یک دختر نامزد شده بودن و نخ سیگریت به دست اسد بود دم به دم دود میکرد برایش گفتم برو پیش نامزادت. گفت زشته(منظورش این بود که نخ سیگریتش تمام شود) برود. آیا اسد همچون نزاکت را با نامزادش مراعات می کند. خودم چه بگوییم در عالم خواب چی چیز های نمیبیند
0
0
2
235
0
Download Image