از روزی که خبر وفات علیرضا آساهی را شنیدم، چند بار صفحه فیس بوکم را باز کردم که بنویسم تسلیت، ولی به تویتر اکتفا کردم....گاهی میشود که انسان اصلا نمیخواهد بنوسید، از فرط خشم، از فرط و شدت خشم! من بعد از دیدن مصاحبه او که در ان با اشک در مورد گرسنه ماندن کودکانش در بدل اینکه او باید برای بدن سازی اش غذا میخورد، صحبت میکند...یا آن ویدیویی که بعد از پیروزی در یک رقابت، بیرق افغانستان با یک نگاهی که در آن ناامیدی، بی کسی و درد موج میزند، به دور خود میپیچد...من ترجیح دادم که ننویسم...بگذارم این ملت شریف خودش ببنید، خودش قضاوت کند! چه بنویسم، از شکوه و جلال آساهی! یا تمجید برای اینکه برای افغانستان اولین مدال طلا را در طول تاریخ آورد!...یا مثل دیگران یک تسلیت خالی و بی معنا در رسای انسانی که با رنج و اشک زیست و در درد و فاجعه جان داد!...چه فایده از تکرار واقعیتها!...چه فایده از تسلیت...چه فایده از نوشتن که چیزی را تغیر نخواهد داد. آساهی، اگر مدال طلا را برای یک کشور دیگر می آورد، نه کودکانش گرسنه میماندند و نه بعد مرگ اش، هر آدمی با ادعای اینکه به خانواده اش کمک مالی کرده، قصه فقر و تهیدستی او را و اینکه خانواده اش بعد از او نان برای خوردن ندارند، قصه بازار مجازی و شهرت طلبی خود میساخت! آساهی اگر مدال طلا آور یک کشور دیگر میبود...حرمت میشد، احترام میشد، پاس داشته میشد، ارتقا داده میشد.. آساهی اگر مدال طلا آور یک سرزمین دیگر میبود، ویلا میداشت، موتر میداشت، معاش تعین شده برای خود و خانواده خود میداشت، پول تغذیه اش پرداخت میشد، اسباب آموزش و تمرین اش فراهم میشد، جایزه نقدی میگرفت، جوایز بزرگ مانند خانه و موتر را دریافت میکرد، کودکانش در بهترین مکاتب و دانشگاه های جهان درس میخواندند و بعد از وفات اش، از خیریه او به فقرا کمک میشد تا نامش زنده بماند و سرزمین اش یک کوچه، یک چهار راه، یک محل را به نام او بنا میکردند تا اولین مدال طلا آور سرزمین خود را جاودانه سازند! چه فایده از نوشتن....داستان قهرمان های واقعی آن سرزمین، همیشه چیزی فراتر از تراژدی نبوده و نیست و رضا آساهی نیز به این فهرست اضافه شد. .آساهی برای کشوری اولین مدال طلایش را آورد که در آن کودکانش گرسنه بودند و نان برای خوردن نداشتند و گرسنه هستند و حال "خیرات دهنده گان" خانواده اش را در فضای مجازی با دادن چند دالر خیرات، هتک حرمت میکنند! این است سرنوشت قهرمان های افغانستان، و همین شرم و خفت کافیست برای این وادی گرگها! این سرزمین کرکس پرور است...این سرزمین به تجلیل از دزد و فاسد و دغل و خاین عادت دارد و لیاقت انرا ندارد که قهرمان واقعی داشته باشد! آساهی، ای مرد بزرگ، تو در سرزمین اشتباهی به دنیا آمده بودی...اگر تو هم به این ملت و به این خاک خیانت میکردی، امروز فرزندانت میلیونر میبودند و خودت مالک صد خانه و تجارت در دبی و سراسر جهان! آساهی، تو لیاقت بیشتر از این ملت و این خاک را داشتی...امیدوارم که حال در جای بهتری باشی...امیدوارم که حال دیگر رنج و درد و بی پناهی در نگاهت موج نزند و لبخند مهمان چهره خسته ات تا قیامت باشد! تا روز قیامت که عدالت را خدا برای همه مظلومان تامین خواهد کرد!