در جریان یکی از تأثیرگذارترین پنلهای نشست سالانه اسلو فریدم فوروم ۲۰۲۵، فریبا رضایی – نخستین زن افغان شرکتکننده در بازیهای المپیک ۲۰۰۴ آتن – روایتی تلخ، شخصی و سیاسی از تجربهی زیستهی خود بهعنوان زن، ورزشکار، کنشگر و بازماندهی خشونتهای جنسیتی ارائه داد. او سخنانش را با بازگشت به سال ۲۰۰۴ آغاز کرد؛ زمانی که بهعنوان نخستین زن افغان برای شرکت در المپیک انتخاب شد. برای او، این فقط یک رقابت ورزشی نبود، بلکه بخشی از یک خیزش نوظهور برای آزادی و حقوق زنان بود؛ اما این موفقیت، بهای سنگینی برایش داشت: از حملات لفظی و آزارهای خیابانی تا تهدید به مرگ و حتی سوءقصد. تنها بهدلیل ظاهر غیرسنتیاش – موهای کوتاه و بیحجاب – مورد حملهی بنیادگرایان قرار گرفت، حتی در دورهای که طالبان در قدرت نبودند. او به یاد آورد که چگونه در خیابان، با اسلحه به او حمله کردند، فقط چون میخواست خودش باشد. فریبا تأکید کرد که خشونت جنسیتی در افغانستان، فقط محدود به حکومت طالبان نیست؛ بلکه در تمام سالهای جمهوری هم حضور داشت، گرچه حالا در قالبی کاملاً سیستماتیک، قانونی و مشروعشده، به ابزار اصلی طالبان برای حذف زنان از جامعه تبدیل شده است. او سیاستهای طالبان را نه تنها سرکوب زنان، بلکه نوعی پاکسازی تدریجی جامعه از حضور زنان توصیف کرد. در بخشی از سخنانش، او با صدایی پر از خشم و اندوه، کشورهای عضو ناتو – بهویژه نروژ – را مورد انتقاد قرار داد که پس از ۲۰ سال حضور و وعدههای حقوق بشری، افغانستان را ترک کردند و زنان افغان را به حال خود رها کردند. او بهویژه به سفر هیئت طالبان به نروژ در هفتههای آغازین سقوط کابل اشاره کرد: «چطور ممکن است در اسلو با طالبان با جت اختصاصی و تشریفات VIP برخورد شود، در حالی که همان روز زنان در کابل شلاق میخوردند؟» فریبا خطاب به مخاطبان گفت: «ما از ریاکاری رهبران جهانی خسته شدهایم. نمیشود از یکسو بگویید طالبان بد هستند و از سوی دیگر با آنها دست بدهید. لطفاً بین مردم افغانستان و طالبان تفاوت قائل شوید. طالبان نماینده من نیستند. افغانستان کشوری است با زبانی زیبا، فرهنگی غنی و تاریخی افتخارآمیز؛ اما جهان ما را بهدست کسانی سپرده که هیچ نسبتی با این فرهنگ ندارند.» او همچنین از فعالیتهای کنونیاش در کانادا گفت؛ از جمله راهاندازی برنامهای به نام “Afghanistan Learns Online” و اعطای بورسیه به دختران افغان. به گفتهی او، تنها برای چهار جایگاه بورسیه، بیش از ۲ هزار درخواست ثبت شد، که حتی سرور ایمیلشان را از کار انداخت. این نشانهای روشن از تقاضا و نیاز فزاینده برای آموزش زنان در افغانستان است. در پایان، فریبا با بیان تجربهی شخصیاش از اضطراب، آسیبهای روانی و مواجههی روزمرهاش با بار این مسئولیت گفت: «هر روز که بیدار میشوم، با چهرهای محکم مثل یک سرباز آمادهی جنگ میشوم. اما جنگ من، جنگ صلحآمیز است – با آموزش، با امید، با صدای زنانی که بهزور خاموش شدهاند. برای مراقبت از خودم، هر یکشنبه تمرین جودو میکنم، هنوز هم؛ با پلیسها تمرین میکنم. چون خودم هم برای خودم مهمم. باید قوی بمانم.» و در پایان از حضار خواست تا ساکت نباشند: «لازم نیست همهچیز را یکشبه تغییر دهید، اما هرکدامتان میتوانید کاری بکنید. بنویسید، بخوانید، فشار بیاورید، با رهبرانتان صحبت کنید. چون خشونت جنسیتی و افراطگرایی، مرز نمیشناسد. اگر طالبان را رها کنید، افغانستان به اردوگاه جهانی تروریسم تبدیل خواهد شد. #No_To_Taliban