nda @_imwolfy_

از تبعیض مادر در این حد بگم که من از صبح تا دو ساعت پیش به خودم پیچیدم بابت معده درد بعد هیشکی در اتاقمم نزد که مردی ؟ اما ساعت کوک میکنه که خواهرم یادش نره قرص آهنشو بخوره 😐 دیگه نمیدونم چه فکری کنم

0 0 6 66 0

nda @_imwolfy_

a month ago

پسرااااا اگر دوس دختر یا کراشتون موهاش فره از اینا بخرین براش 🥺☹️تضمینی کارو در میاره 🤌🏻

0 0 5 89 0

Download Image

nda @_imwolfy_

a month ago

خب عزیزان دنیا به آخر رسیده چون من تو دوره ... پاشدم بعد قرن ها کمدمو مرتب کردم ، کتابامو چیدم رفتم سر کار و اووووووو کلی کاری که صد سال یبار و در زندگی های قبلی و بعدی هم ممکن نبوده رو کردم 😌🎀

0 0 3 56 0

nda @_imwolfy_

a month ago

یه جوری دلم تنگ شده که مهر بیاد قراره کتابا رو اسلی کنم 😌🎀

0 0 5 101 0

Download Image

یه تیکه از رمان امشبم: به خیال برگشتت قید همه چیو همه کسو زدم که هیچ وقت ترس نداشتنمو تجربه نکردی ، رفتی ، تاختی ، زندگیتو ساختی و دور شدی از من ...نزاشتم یه لحظه دلت بلرزه که منم میتونم بدون تو بودنو ... *اینا رو شخصیت پسر گفت و دلم ترکید براش 🥺🕊

0 0 7 84 0

nda @_imwolfy_

a month ago

همچنان فوبیای جنگ ، صدای بلند و زلزله 🤦🏻‍♀️

0 0 10 173 0

nda @_imwolfy_

2 months ago

فالو کردن کسایی که براشون پشیزی اهمیت نداره تو کجایی چی کار میکنی چه حالی داری ... خیلی ...

0 0 8 307 0

nda @_imwolfy_

2 months ago

من ... بعد از جنگ با هر صدا ، با هر لرزش زمین و ... واقعا ترس و دلهره زیادیو تجربه میکنم و این مدتم طبیعت سر لج برداشته زود به زود داره واسه گرگان زلزله میفرسته

0 0 7 395 0

nda @_imwolfy_

2 months ago

هرگز سریال شهر دورو نبینید من خیلی سرش گریه کردم 🥲💔محشر بود ولی 😭

0 0 5 280 0

nda @_imwolfy_

2 months ago

تو رمانی که دارم میخونم پسر داستان پارتنرشو به ده قرار دعوت میکنه و تو هر قرار یه کادوی گرون و یه دسته گل لاله با یه دلنوشته بهش هدیه میده تا تو قرار دهم خواستگاری کنه 🥺🎀کیووووووووت 🫠

1 0 7 298 0

nda @_imwolfy_

2 months ago

چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی کسی را که دوست داشته از یاد ببرد ؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت ؟ کتاب : در جستجوی زمان از دست رفته 🕊