مشروعیتبخشی به طالبان از سوی روسیه، پژواکی از تجاوز خشن و نابخردانه سال ۱۹۷۹ است؛ رخدادی که بیتدبیری و بیاعتنایی به پیامدهای ناگوار آن، کشور ما را به کام جنگ و ویرانی کشاند و ملت ما را در مسیری دشوار و خونبار انداخت که هنوز پس از دههها، از آن بیرون نیامدهایم. اکنون نیز، مشروعیت بخشیدن به گروهی که با زور و فریب، اراده ملت را پایمال کردهاند، نهتنها تکرار همان خطای تاریخی است، بلکه هزینهای بس سنگینتر از شکست نظامی آنان در افغانستان خواهد داشت. این تصمیم، نه برای روسیه مشروعیت میآورد و نه برای طالبان مقبولیت، بلکه صرفاً عمق بیاعتمادی میان ملتها و دولتها را بیشتر میسازد. رهبران اپوزیسیون طالبان، امروز بیش از هر زمان دیگر در برابر آزمونی تاریخی قرار دارند؛ باید دست از تردیدها و دوگانگیهای راهبردی بردارند، همپیمانان استراتژیک و باورمند به مردمسالاری را برگزینند و از سردرگمیای که ناشی از تضادهای درونیشان است، رهایی یابند. در غیر آن، هم خود و هم آرمانهایشان در پیچوخمهای تاریک و گمراهکننده سیاست، سرگردان خواهند ماند. پیکان
@dr_paikan اگر مسله جولانی سوریه که داعشی بود و توسط امریکا به رسمیت شناخته شد را در نظر نگیریم شاید تحلیل شما نیز تا حدی درست باشد.
@dr_paikan خلاصه همه بخاطر منافع شان در افغانستان کار کردند: هرکی آمد بردند و خوردند و ویران کردند درد به در ملت بیچاره افغانستان است کسیکه پول برای خرید، نان برای خوردن ندارند.