تحول اندیشه و ضرورت تجدید ساختارهای مدنی! انسان فرزند زمان خویش است؛ در پرتو شرایط محیطی رشد میکند، ذهنیتها تکامل مییابد و به تناسب مقتضیات زمان خود را آماده میسازد. در دو دورهٔ حیات سیاسی حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، دیدگاه غالب بر این اساس استوار بود که تعدد نهادهای سیاسی و مدنی ممکن است اقتدار رهبری را تضعیف کرده و موجب پراکندگی اقوام و نیروهای مردمی گردد. از همینرو، در آن دوران، نهادهای مدنی و سیاسی در میان جامعهٔ ترکتباران افغانستان رشد چشمگیری نیافتند و فضای مشارکت جمعی محدود باقی ماند. اکنون اما، با دگرگونی شرایط و بالا رفتن سطح آگاهی عمومی، زمینه برای شکلگیری و رشد نهادهای سیاسی و مدنی فراهم شده است. جامعهٔ ما به ضرورت همگرایی و سازمانیافتگی پی برده و تلاش دارد تا خود را برای آیندهای روشنتر آماده سازد. نهادهای نوظهور سیاسی و مدنی با درک این نیاز تاریخی، در مسیر توانمندسازی جامعه و شکستن انزوای تحمیلی گام برمیدارند. امید آن میرود که این همگرایی نوین تقویت یافته و به یک حرکت ملی آگاهانه بدل شود تا بسترهای رشد فکری، سیاسی و اجتماعی قوم ما را فراهم ساخته، راه را برای افزایش روشنگری، مشارکت و حضور مؤثر در صحنهٔ تحولات ملی هموار سازد.