سه سال گذشته من صبح زود دو ساعت پیاده میرفتم کورس انگلیسی و ریاضی چون حمایت گر من مادرم بود و مادرم هم درآمدی بالایی نداشت نمیتوانستم کرایه موتر بدم و پیاده میرفتم وقتی به این سه سال که من در خانه تبعید بودم فکر میکنم قلبم آتش میگیره زحمت هایم چیشد؟ زحمت های مادرم چیشد؟
امیدی که از همان زمانی کوچکی داشتم درس بخوانم یک کار پر درآمد پیدا کنم خودم و مادرم نجات بدهم ولی با آمدن طالبان همه چیز به خاک یکسان شد! من در همین سه سال هم با این شرایط که طالبان وضع کردن عادت نکردم و نمیتوانم بپذيرم در این سه سال چی کسی میداند من و هزارن دختران که تبعید شدند
چی کشیدیم؟چی کسی گفت آرزو دختران که با تمام سختی های زندگی مجادله کردند تا درس بخوانند ولی درس خواندن روی شان منع شد و آرزو هایشان به خاک یکسان شد؟ و حالا میگویند خود بدبخت بینی؟! درسته شرایط زندگی افغانستان نه برای مرد خوب هست نه برای زن ولی مرد حداقل مثل زن در زندان های طالبان