پیوند مهدی نصبری با سعید امامی و وزارت اطلاعات یکی از نقاط کلیدی در شناخت مهدی نصیری، نزدیکی مستقیم او به سعید امامی ـ معاون امنیتی وزارت اطلاعات و طراح اصلی «پروژههای فرهنگی-امنیتی» ـ است. نصیری در مقام همکار و شاگرد فکری امامی، به اجرای برنامههایی پرداخت که از سوی دستگاه امنیتی طراحی شده بودند. نمونه شاخص این همکاری، برنامه تلویزیونی “هویت” (۱۳۷۵–۱۳۷۶) است که به افشای ساختگی، تخریب و تهدید نویسندگان و شاعران مستقل پرداخت. این برنامه از سوی بسیاری از پژوهشگران تاریخ مطبوعات بهعنوان مقدمهای برای قتلهای زنجیرهای نویسندگان (۱۳۷۷) معرفی شده است (نگاه کنید به: اکبر معصومبیگی، قتلهای زنجیرهای نویسندگان، تهران: نشر نی، ۱۳۸۰). دوره سردبیری کیهان نصیری در فاصله سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۴ سردبیر روزنامه کیهان بود. در این دوره، کیهان به تریبونی برای ترویج ایدئولوژی «ولایت مطلقه فقیه» بدل شد. انتشار مقالات نظریهپردازانی چون احمد فردید و رضا داوری اردکانی در این روزنامه، جایگاه ویژهای به کیهان بخشید که بیشتر جنبهی ایدئولوژیک و امنیتی داشت تا مطبوعاتی. در همین دوران، بارها در صفحات کیهان به احمد شاملو، کانون نویسندگان ایران و دیگر روشنفکران مستقل حمله شد. طبق اسناد موجود، شمارههای اردیبهشت و خرداد ۱۳۷۲ این روزنامه بهطور مشخص حاوی مقالاتی است که نویسندگان مستقل را «ضد انقلاب» و «مزدور فرهنگی غرب» معرفی میکرد (منبع: آرشیو روزنامه کیهان). برخورد با مخالفان و پرونده سعیدی سیرجانی پروندهسازی علیه علیاکبر سعیدی سیرجانی یکی دیگر از جلوههای نقش امنیتی نصیری است. در سالهای ۱۳۷۲–۱۳۷۳، روزنامه کیهان مقالات متعددی علیه سیرجانی منتشر کرد و او را به «فساد اخلاقی و همکاری با بیگانگان» متهم ساخت. پس از دستگیری و قتل او در زندان (۱۳۷۳)، همین روزنامه همچنان به انتشار تهمتها علیه وی ادامه داد (گزارش عفو بینالملل، Iran: Violations of Human Rights 1994). هفتهنامه صبح و گسترش فضای تهدید پس از خروج از کیهان، نصیری هفتهنامه صبح را بنیان گذاشت (۱۳۷۴). این نشریه عملاً ادامه همان سیاستهای امنیتی کیهان بود و در مقالات متعدد خود روشنفکران، نویسندگان و کارگردانان مستقل را هدف قرار داد. برخی پژوهشگران رسانهای در ایران از صبح بهعنوان «شعبه غیررسمی وزارت اطلاعات» یاد کردهاند (منبع: هادی خرسندی، مطبوعات و قدرت در جمهوری اسلامی، لندن، ۲۰۰۲). موضعگیری در برابر رخدادهای سیاسی • اعدامهای ۱۳۶۷: نصیری هرگز این کشتار جمعی را محکوم نکرد و در مصاحبههای بعدی آن را اقدامی «حیاتی برای حفظ نظام» دانست (منبع: گفتوگو با روزنامه رسالت، شماره ۲۹۴۱، شهریور ۱۳۷۸). • انتخابات دوم خرداد: او بهطور علنی از علی فلاحیان و محمد محمدی ریشهری حمایت کرد و اصلاحات سیاسی را تهدیدی برای «بقای نظام» خواند. • حوادث کوی دانشگاه (۱۳۷۸): در نشریات وابسته به جریان او، اعتراض دانشجویان «غائله خیابانی» نام گرفت و برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی توجیه شد (منبع: کیهان، تیر ۱۳۷۸). پیوند مالی و سازمانی نصیری بهعنوان «نماینده فرهنگی وزارت اطلاعات» از دفتر رهبری و بیت خامنهای بودجه دریافت میکرد. این وابستگی مالی در گزارشهای متعدد داخلی و خارجی ثبت شده است (گزارش Human Rights Watch, Iran: The Press and State Power, 1999). ارتباطات پنهان با جریانهای دیگر: ماجرای همکاریهای پنهانی او با برخی محافل سلطنتطلب و بقایای ساواک نیز در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. پروژههای مشترک امنیتی-تبلیغاتی که در آن چهرههایی از هر دو سوی طیف ارتجاع سنتی (سلطنتطلب و حزباللهی) دخیل بودهاند، نصیری را به یکی از حلقههای ارتباطی مهم میان این دو جریان بدل کرده است.